🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۳۱ : از یار ز ناسازی اغیار گذشتیم

(ثبت: 169700)

از یار ز ناسازی اغیار گذشتیم

از کثرت خار از گل بی خار گذشتیم

این باده زیاد از دهن ساغر ما بود

مخمور ز لعل لب دلدار گذشتیم

جایی که سخن سبز نگردد، نتوان گفت

چون طوطی ازان آینه رخسار گذشتیم

خاری نشد آزرده به زیر قدم ما

چون سایهٔ ابر از سر گلزار گذشتیم

از خرقهٔ تزویر نچیدیم دکانی

مردانه ازین پردهٔ پندار گذشتیم

شد دست دعا خار به زیر قدم ما

از بس که ازین مرحله هموار گذشتیم

صائب چو گران بود به رنجور عیادت

از دیدن آن نرگس بیمار گذشتیم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا