🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود مانای عزیز چه شعری ...شروع طوفانی داشت و در آخر با غمی بزرگ به
عادل دانشی در همراه با سکوتی آرام
درود بر شما استاد سپیدی زیبا و ایهام دار سرودید مانای عزیز نقد رو به خوبی
فرامرز عبداله پور در زِ دستِ زلفِ سیاهش ملالی اَسْت دلم
سلام و درود استاد طارق عزیز خیلی ممنون وتشکر ازحضور همیشه سبزتان 🙏⚘🌹 زنده باشید به مهر
درود بر مهرداد عزیز ... بسیار زیبا و دلنشین سرودهاید... دستمریزاد 👏👏👏🌺🌺🌺
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26785
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147265
ترا که نرگس مخمور و زلف مهپوشست
وفا و عهد قدیمت مگر فراموشست
ز شور زلف تو دوشم شبی دراز گذشت
اگر چه زلف سیاهت زیادت از دوشست
بقصد خون دل من کمان ابرو را
کشیده چشم تو پیوسته تا بناگوشست
ز تیره غمزهٔ عاشق کش تو ایمن نیست
و گرنه هندوی زلفت چرا زره پوشست
کنار سبزهٔ سیراب و طرف جوی مجوی
ترا که سبزه براطراف چشمهٔ نوشست
چگونه گوش توان کرد پند صاحب هوش
مرا که قول مغنی هنوز در گوشست
حدیث حسن بهاران ز هوشیاران پرس
چرا که بلبل بیچاره مست و مدهوشست
زبان سوسن آزاد بین که هست دراز
ولیک برخی آزادهئی که خاموشست
دو چشم آهوی شیرافکنش نگر خواجو
که همچو بخت تو در عین خواب خرگوشست
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم