🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۵۵۲ : خارخاری که ز رفتار تو در دل مانده است

(ثبت: 172843)

خارخاری که ز رفتار تو در دل مانده است

خس و خاری است که از موج به ساحل مانده است

اثری کز من بی نام و نشان هست و بجاست

گل خونی است که بر دامن قاتل مانده است

نیست یک دل که در او گوهر انصاف بود

صدفی چند درین دامن ساحل مانده است

منزل دور به غیرت فکند رهرو را

دل ز نزدیکی راه است که کاهل مانده است

خشک مغزان گهر از بحر به ساحل بردند

کشتی ماست که در دامن ساحل مانده است

چیست خشت و گل فانی که بر آن تکیه کنند

اثر آن است که از مردم کامل مانده است

رسته گشتند ز زندان جهان یک جهتان

مهره ماست که در ششدر باطل مانده است

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا