🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۹۷۲ : روی شکفته شاهد جان فسرده است

(ثبت: 173263)

روی شکفته شاهد جان فسرده است

آواز خنده شیون دلهای مرده است

دخل تو گر چه جز نفسی چند بیش نیست

خرجت ز کیسه نفس ناشمرده است

چون غنچه این بساط که بر خویش چیده ای

تا می کشی نفس همه را باد برده است

سیلاب را ز سایه زمین گیر می کند

کوه غمی که در دل من پا فشرده است

صائب چو موج از خطر بحر ایمن است

هر کس عنان به دست توکل سپرده است

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا