🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۱۲۸ : پیچیدن سر از دو جهان افسر عشق است

(ثبت: 173419)

پیچیدن سر از دو جهان افسر عشق است

برخاستن از جان، علم لشکر عشق است

گلگونه رخسار گهر گرد یتیمی است

خواری و غریبی پدر و مادر عشق است

گر دفتر عقل است ز جمعیت اوراق

از هر دو جهان فرد شدن دفتر عشق است

تنها نگرفته است همین روی زمین را

چون بیضه فلک در ته بال و پر عشق است

سر بر خط حکمش ننهد خاک، چه سازد؟

جایی که فلک بنده و فرمانبر عشق است

حرفش ز دل سوخته ام دود برآورد

آتش بود آن آب که در گوهر عشق است

بر حلقه در، در حرم وصل برد رشک

هر حلقه چشمی که ادب پرور عشق است

چون نار کند شق دل مینای فلک را

این باده پر زور که در ساغر عشق است

از عشق بود هر که رسیده است به جایی

پرواز کمالات به بال و پر عشق است

شیرین سخن افتاده اگر خامه صائب

زان است که نیشکر بوم و بر عشق است

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا