🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۱۶۶ : با طره او مشک ختا دود کبابی است

(ثبت: 173457)

با طره او مشک ختا دود کبابی است

با چهره او صورت چین موج سرابی است

با شوخی آن چشم، رم چشم غزالان

در دیده صاحب نظران پرده خوابی است

چشم است سراپا که به رخسار تو نو شد

هر شاخ گلی را که به کف جام شرابی است

می نوش و برافروز که شاخ گل سیراب

هنگامه پر شور ترا سیخ کبابی است

در دلبری اندام تو کم نیست ز رخسار

هر بند قبای تو مرا بند نقابی است

روزی است که خط مشق پریشان کند آغاز

مکتوب مرا از تو گر امید جوابی است

از هر نگه ما و تو چون پرده برافتد

پوشیده و سربسته سؤالی و جوابی است

در دیده من جوهر بیرحمی شمشیر

از سوختگی سایه بید و لب آبی است

دستی که به احسان، فلک خشک گشاید

در دیده روشن گوهران موج سرابی است

پیداست که تا چند بود خانه نگهدار

صائب که درین بحر پرآشوب حبابی است

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا