🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۲۴۲ : در خودآرایی خطرها مضمرست

(ثبت: 173533)

در خودآرایی خطرها مضمرست

حلقه فتراک طاوس از پرست

بی سبکروحی و تمکین آدمی

کشتی بی بادبان و لنگرست

قرب خوبان رنج باریک آورد

رشته را کاهش نصیب از گوهرست

عشق می بخشد تمامی حسن را

شمع بی پروانه تیر بی سرپرست

خلق نیکو عیب را سازد هنر

خامی عنبر کمال عنبرست

بی طلب سیراب می گردد ز می

چون سبو دستی که در زیر سرست

پرتو منت کند دل را سیاه

زنگ این آیینه از روشنگرست

در سخن لعلش قیامت می کند

این نمکدان پر ز شور محشرست

بر عذار لیلی آن خال کبود

چشمه خورشید را نیلوفرست

آتش درویشانه خود ای پسر

از طعام میهمانی بهترست

شیر بیگانه است آش دیگران

شوربای خویش شیر مادرست

صائب از شیرینی گفتار خود

طوطی ما بی نیاز از شکرست

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا