🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اسماعیل علیخانی در مرا پاک بنوش
سلام و احسنت استادجان🌺
سلام مجدد تو که و به می تونن بلند حساب بشن اختیاراته و اشکالی هم ایجاد
سلام خوشا به سعادت شما بنده اخیرا توفیق نشده ۳۲ سال پیش ایشان رو از فاصله دیدم
سلام استادجان متشکرم🌺
حمید گیوه چیان در رخ
درود استاد جان سپاس بیکران وجودتان غرق نور و عشق خداوند شاد و سلامت باشید🙏🙏🙏
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26577
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146485
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
عاشق صادق بود گر پاکدامان همچو صبح
گل به دامن چیند از خورشید تابان همچو صبح
از تنور سرد آرد گرم بیرون نان خویش
نور صدق آن را که باشد در دل و جان همچو صبح
دیده هر کس که از انجم فشانی شد سفید
می شود روشن ز نور مهر تابان همچو صبح
هر که بر بالین او شمعی بود چون آفتاب
می کند جان را فدا با روی خندان همچو صبح
عالمی دارد نظر بر دست و تیغ آفتاب
تا که را قسمت شود زخم نمایان همچو صبح
می کند احیا جهانی را ز تأثیر نفس
هر که دارد شور عشقی در نمکدان همچو صبح
عاشق صادق کسی باشد که گیرد بی هراس
تیغ خورشید درخشان را به دندان همچو صبح
دایه گردون اگر خون را کند یک چند شیر
شیر را خون می کند آخر به پستان همچو صبح
اشتهای من ازان صادق بود دایم که من
قانعم از سفره گردون به یک نان همچو صبح
این جواب آن غزل صائب که می گوید حکیم
آفتابش سربرآرد از گریبان همچو صبح
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم