🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۳۱۴ : ترک جانان چون توان از تیغ بی زنهار داد؟

(ثبت: 173605)

ترک جانان چون توان از تیغ بی زنهار داد؟

پشت نتوان بهر زخم خار بر گلزار داد

چون مرا می سوختی آخر به داغ دور باش

چون سپند اول نبایستی به محفل بار داد

بهر دنیا با خسیسان چرب نرمی مشکل است

بوسه بهر گنج نتوان بر دهان مار داد

از دم گرم توکل می شود صاحب چراغ

هر که پشت خویش چون محراب بر دیوار داد

شکوه مغرور ما بر خامشی آورد زور

هر قدر ما را سپهر سنگدل آزار داد

آن که می بخشد به خون مرده صائب زندگی

می تواند بخت ما را دیده بیدار داد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا