🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اسماعیل علیخانی در مرا پاک بنوش
سلام و احسنت استادجان🌺
سلام مجدد تو که و به می تونن بلند حساب بشن اختیاراته و اشکالی هم ایجاد
سلام خوشا به سعادت شما بنده اخیرا توفیق نشده ۳۲ سال پیش ایشان رو از فاصله دیدم
سلام استادجان متشکرم🌺
حمید گیوه چیان در رخ
درود استاد جان سپاس بیکران وجودتان غرق نور و عشق خداوند شاد و سلامت باشید🙏🙏🙏
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26577
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146485
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
شمع ما را عاقبت اشک دمادم می خورد
حاصل این بوستان را چشم شبنم می خورد
می خورم خون از سفال و لب به دندان می گزم
وای بر آن کس که می از ساغر جم می خورد
باده لعلی نهان در سنگ اگر گردد رواست
در چنین عهدی که آدم خون آدم می خورد
شعله خاشاک را پا در رکاب رحلت است
گرمی هنگامه خط زود بر هم می خورد
لطف حق در سنگ روزی می رساند بی دریغ
بهر روزی آدمی چندین چرا غم می خورد؟
فیض اهل جود یکسان است در موت و حیات
کاروان روزی همان از خاک حاتم می خورد
پشت بر گل کرد شبنم، دید تا خورشید را
صحبت زود آشنایان زود بر هم می خورد
غوطه در خون شفق زد ماه نو تا رزق یافت
کیست کز گردون لب نانی مسلم می خورد؟
موج بی پروا زتعمیر حباب آسوده است
کی غم دلهای ما آن زلف پرخم می خورد؟
گر نگیرد پنجه اش را سیر چشمیهای حسن
تیغ او خون دو عالم را به یک دم می خورد
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم