🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۴۵۱ : سر و بالای تو فریاد از لب جو می کشد

(ثبت: 173742)

سر و بالای تو فریاد از لب جو می کشد

آب را بر خاک از رفتار دلجو می کشد

بر سر مجنون نمی آید دگر لیلی ز ناز

گردن بیهوده ای از دور آهو می کشد

دیده هر کس نشد حیران درین عبرت سرا

از سبک سنگی گرانی چون ترازو می کشد

بیشتر از طول چون مارست عرض راه تو

مستی غفلت ترا ازبس به هر سو می کشد

صائب ماه نور در دلبری گرچه طاق افتاد(ه)

بر زمین خط پیش آن محراب ابرو می کشد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا