🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سلام مجدد تو که و به می تونن بلند حساب بشن اختیاراته و اشکالی هم ایجاد
سلام خوشا به سعادت شما بنده اخیرا توفیق نشده ۳۲ سال پیش ایشان رو از فاصله دیدم
سلام استادجان متشکرم🌺
حمید گیوه چیان در رخ
درود استاد جان سپاس بیکران وجودتان غرق نور و عشق خداوند شاد و سلامت باشید🙏🙏🙏
حمید گیوه چیان در رخ
درود و سپاس از حضور سبزتان شاد و سلامت باشید.🙏🙏🙏
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26577
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146484
آهوان را در کمند آورد چشم پاک ما
شد چو مجنون دیده ما حلقه فتراک ما
همت آه رسای ما بلند افتاده است
از زبردستی به ساق عرش پیچد تاک ما
چون صدف از سینه صافی قطره را گوهر کنیم
وقت تخمی خوش که افتد در زمین پاک ما
بر زمین هر چند نقش از خاکساری بسته ایم
باکمال سرکشی گردون بود در خاک ما
ناتوانان را زبان شکوه می باشد خموش
برنمی خیزد به آتش دود از خاشاک ما
چشم بی یوسف گشودن، از نظربازان خطاست
ورنه بوی پیرهن باشد گریبان چاک ما
در ضمیر نقطه ما صد سواد اعظم است
چشم کوته بین مردم چون کند ادراک ما؟
شمع می لرزد چو برگ بید با آن سرکشی
چون به محفل رو نهد پروانه بی باک ما
خاک دامنگیر، بند دست و پای رهروست
نیست ممکن غم برآید از دل غمناک ما
شبنم ما گر چه صائب در نمی آید به چشم
تازه دارد گلستان را دیده نمناک ما
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم