🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۶۳ : راز دل ها را ز لوح سینه می یابیم ما

(ثبت: 171554)

راز دل ها را ز لوح سینه می یابیم ما

آب و رنگ گوهر از گنجینه می یابیم ما

عینک بینایی ما دوربین افتاده است

فیض شنبه از شب آدینه می یابیم ما

آنچه از پیر طریقت کشف نتواند شدن

در خرابات از می دیرینه می یابیم ما

شب به چشم ما نسازد روز روشن را سیاه

فیض صبح از سینه بی کینه می یابیم ما

نیست بر دست سبوی باده چشم ما چو جام

نشأه صهبا ز جوش سینه می یابیم ما

قسمت شاهان نمی گردد ز الوان نعم

آنچه از نان جو و کشکینه می یابیم ما

درنیابند از سمور و قاقم و سنجاب، خلق

گرمیی کز خرقه پشمینه می یابیم ما

می زداید زنگ از دل جلوه گاه یار هم

لذت دیدار از آیینه می یابیم ما

هرچه هر کس را بود در دل نهان، چون آینه

صائب از فیض صفای سینه می یابیم ما

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا