🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۷۳۵ : دل ز پهلوی جنون داد فراغت می دهد

(ثبت: 174026)

دل ز پهلوی جنون داد فراغت می دهد

عالمی را مایه از سنگ ملامت می دهد

گر نهالی را دهم از چشمه آیینه آب

از سیه بختی همان بار کدورت می دهد

غنچه شو گر از هجوم عشقبازان درهمی

خنده گل بلبلان را بال جرأت می دهد

حسن می خواهی نگاه گرم را معزول کن

باغبان اهل، گلشن را به غارت می دهد

صائب از دست تهی تا کی شکایت می کنی؟

تنگدستی را فلک در خورد همت می دهد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا