🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۷۳ : یاد رخسار ترا در دل نهان داریم ما

(ثبت: 171564)

یاد رخسار ترا در دل نهان داریم ما

در دل دوزخ بهشت جاودان داریم ما

در چنین راهی که مردان توشه از دل کرده اند

ساده لوحی بین که فکر آب و نان داریم ما

منزل ما همرکاب ماست هر جا می رویم

در سفرها طالع ریگ روان داریم ما

همچنان در قطع راه عشق کندی می کنیم

گر چه از سنگ ملامت صد فسان داریم ما

چیست خاک تیره تا باشد تماشاگاه ما؟

سیرها در خویشتن چون آسمان داریم ما

قسمت ماچون کمان از صید خود خمیازه ای است

هر چه داریم از برای دیگران داریم ما

در بهار ما خزان ها چون حنا پوشیده است

گر چه در ظاهر بهار بی خزان داریم ما

همت پیران دلیل ماست هر جا می رویم

قوت پرواز چون تیر از کمان داریم ما

گر چه می دانیم آخر سر به سر افسانه ایم

پنبه ها در گوش از خواب گران داریم ما

نیست جان سخت ما از سختی دوران ملول

زندگانی چون هما از استخوان داریم ما

گر چه غیر از سایه ما را نیست دیگر میوه ای

منت روی زمین بر باغبان داریم ما

گر چه صائب دست ما خالی است از نقد جهان

چون جرس آوازه ای در کاروان داریم ما

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا