🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۷۵۸ : می به روی لاله رنگ یار می باید کشید

(ثبت: 174049)

می به روی لاله رنگ یار می باید کشید

باده گلرنگ در گلزار می باید کشید

عالم آب از نسیمی می خورد بر یکدگر

در سرمستی نفس هشیار می باید کشید

صبح اگر نتوانی از مستی ز جا برخاستن

مد آهی از دل افگار می باید کشید

سینه دریای رحمت نیست جای دم زدن

رطل مالامال را یکبار می باید کشید

شیشه ناموس را بر طاق می باید گذاشت

بعد ازان پیمانه سرشار می باید کشید

جام چون خورشید می باید گرفت از ساقیان

بر زمین چون صبحدم دستار می باید کشید

تا مگر همرنگ روی او شود، خورشید را

از شفق خونابه بسیار می باید کشید

گرچه از دل یاد ما را سالها شد شسته است

می به یاد آن فرامشکار می باید کشید

باده های آسمانی را عروج دیگرست

می زجام لاله در کهسار می باید کشید

آب از سرچشمه صائب لذت دیگر دهد

باده را در خانه خمار می باید کشید

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا