🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۷۷۲ : زلف او موی سفید نافه را در خون کشید

(ثبت: 174063)

زلف او موی سفید نافه را در خون کشید

شاخ سنبل را زگلشن موکشان بیرون کشید

رتبه من در سیه بختی بلند افتاده است

کوکب من نیل بر رخساره گردون کشید

تا به چشم خویش دید اشک سبکسیر مرا

از خجالت موج پا در دامن جیحون کشید

سنگ نااهلان درستی در سراپایم نهشت

وقت مجنون خوش که پا در دامن هامون کشید

روغن بادام می خواهد ز چشم آهوان

خویش را در دامن صحرا ازان مجنون کشید

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا