🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۸۱۳ : خوشا چشمی که با آن طاق ابرو آشنا گردد

(ثبت: 174104)

خوشا چشمی که با آن طاق ابرو آشنا گردد

کز این محراب هر حاجت که می خواهی روا گردد

در ایام خط از عاشق عنا نداری نمی آید

گدای شرمگین در پرده شب بی حیا گردد

دل بیگانه خوی من میانجی برنمی دارد

من و حسنی که پیش از چشم با دل آشنا گردد

زمطلب چون گذشتی سر نهد مطلب به دنبالت

فلک بر مدعا گردد چو دل بی مدعا گردد

سخنور شکوه بیهوده دارد از تهیدستی

نمی داند که نی چون پر شکر شد بینوا گردد

زیاد پیری افتد رعشه در رگهای جان من

چو شمعی کز نسیم صبحدم بی دست و پا گردد

تمنای رهایی داشتم از خط، ندانستم

که از هر حلقه ای در صید دل دامی جدا گردد

زدرد داغهای مشکسود من خبر دارد

به عشق نو خطی هر کس که صائب مبتلا گردد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا