🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۳۲ : به هر نوعی که می خواهد دلت بشکن دل ما را

(ثبت: 171623)

به هر نوعی که می خواهد دلت بشکن دل ما را

که از مستان نمی گیرند خون جام و مینا را

ز هجر عافیت دشمن تبی در استخوان دارم

که نبضم مضطرب سازد سرانگشت مسیحا را

حساب سال و ماه از کارفرمایان چه می پرسی؟

چه داند سیل بی پروا شمار ریگ صحرا را؟

ازان روزی که جست آهوی او از دام من صائب

به ناخن می خراشد سیل اشکم روی صحرا را

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا