🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۳۷۰ : چند دل خون خود از دوری احباب خورد؟

(ثبت: 174661)

چند دل خون خود از دوری احباب خورد؟

کف خاکی چه قدر سیلی سیلاب خورد؟

ترک آداب بود حاصل هنگامه می

می حرام است بر آن کس که به آداب خورد

شود از زخم نمایان جگرش جوهردار

هرکه از چشمه تیغ تو دمی آب خورد

تا بود دل بصفا، نفس مکدر باشد

دزد بیدل جگر خویش به مهتاب خورد

بیقراری ز رگ جان حریصان نرود

بر سر گنج بود مار و همان تاب خورد

فتنه در سایه آن زلف سیه در خواب است

آه اگر باد بر آن زلف سیه تاب خورد

هرکه چون شبنم گل صاف کند مشرب خویش

آب از چشمه خورشید جهانتاب خورد

روزی بی دهنان می رسد از عالم غیب

کوزه سر بسته چو گردید می ناب خورد

چه کند با جگر تشنه صائب دریا؟

ریگ از چشمه سوزن چه قدر آب خورد؟

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا