🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۴۹۹ : داروی بیهشی از جام صفاتم دادند

(ثبت: 174790)

داروی بیهشی از جام صفاتم دادند

سرمه خامشی از نقطه ذاتم دادند

گرد راه عدم از خویش نیفشانده هنوز

تنگ چشمان حوادث به براتم دادند

منم آن رهرو لب تشنه که از صدق طلب

هم ز تبخاله خود آب حیاتم دادند

گرچه از عشق کشیدند به صد بند مرا

از گرفتاری ایام نجاتم دادند

آخر کار من و بید تهیدست یکی است

که پس از خشک شدن آب نباتم دادند

چشم بر هرچه درین باغ گشودم صائب

یاد ازان دلبر شیرین حرکاتم دادند

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا