🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۶۴۴ : نه همین دل ز سر زلف تو مفتون گردید

(ثبت: 174935)

نه همین دل ز سر زلف تو مفتون گردید

هرکه پیوست به این سلسله مجنون گردید

حسن از تربیت عشق زبان آور شد

سرو در زیر پر فاخته موزون گردید

شب مهتاب بود روز سیه در نظرش

دل هرکس که در آن طره شبگون گردید

بخل آن روز دوانید رگ و ریشه به خاک

که زمین پرده مستوری قارون گردید

هرکه مفتون سر زلف سخن شد، داند

که دل صائب از اندیشه چرا خون گردید

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا