🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
علی معصومی در دوباره بر می گردم
درودهای بیکران عالم محضر خداست هستی جای گنجایش او را ندارد که او محاط بر هستی است
اسماعیل علیخانی در پول میکاپ و کت و دامن و شلوار نداشت
درو بر شما🌺
متشکرم زنده باشید🌺
درود بر شما با آرزوی توفیق الهی 🌹🌹
مهدی سیدحسینی در با مردم بی درد ندانی که چه دردی ست؟!
درود استاد خراسانی بزرگوار زیبا و خاطره غم انگیزی بود روحشون قرین رحمت الهی سلامت
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26584
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146436
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
بلند آوازه سازد شور عاشق عشق سرکش را
به فریاد آورد مشتی نمک دریای آتش را
دو بالا می شود شور جنون در دامن صحرا
که گردد بال و پر میدان خالی اسب سرکش را
ز سیر و دور مجنون عشق عالمسوز کامل شد
که سازد شعله جواله خوش پرگار آتش را
تراوش می کند خون دل از لبهای خشک من
سفال تشنه گر بیرون دهد صهبای بی غش را
به احسان دولت دنیای فانی می شود باقی
عنانداری به دست باز کن این اسب سرکش را
کجا آگاه گردی از دل صاف خشن پوشان؟
که از آیینه داری در نظر پشت منقش را
فضای آسمان تنگ است بر جولان شوخ او
به افسون چون توان در شیشه کردن آن پریوش را؟
به چشم خود چو مژگان جا دهد صید حرم تیرت
مکن خالی به هر صید زبون زنهار ترکش را
قناعت با نگاه دور کن ز آمیزش خوبان
که آب زندگی هم می کند خاموش آتش را
گذارد عشق هر کس را که نعل شوق در آتش
به اسب چوب صائب طی کند صحرای آتش را
میفشان تخم قابل در زمین شور بی حاصل
به بی دردان مخوان زنهار صائب شعر دلکش را
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم