🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اسماعیل علیخانی در مرا پاک بنوش
سلام و احسنت استادجان🌺
سلام مجدد تو که و به می تونن بلند حساب بشن اختیاراته و اشکالی هم ایجاد
سلام خوشا به سعادت شما بنده اخیرا توفیق نشده ۳۲ سال پیش ایشان رو از فاصله دیدم
سلام استادجان متشکرم🌺
حمید گیوه چیان در رخ
درود استاد جان سپاس بیکران وجودتان غرق نور و عشق خداوند شاد و سلامت باشید🙏🙏🙏
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26577
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146485
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
شکوه بحر ز امواج آشکاره شود
یکی هزار شود دل چو پاره پاره شود
مباش در پی گرد آوری که ماه تمام
ز خود تهی چو شود قابل اشاره شود
خودی حصاری ساحل نموده بحر ترا
ز خودکناره گزین بحر بی کناره شود
مرا چوآینه سیری ز وصل ممکن نیست
تمام عمرم اگر صرف یک نظاره شود
مباش تلخ دهد عشق اگر گداز ترا
که رو سفید شود قند چون دوباره شود
به اصل خویش کند فرع میل می ترسم
که شیشه دل من رفته رفته خاره شود
ز تنگنای فلک حال من کسی داند
که همچو طفل مقید به گاهواره شود
مشو ز وحدت وکثرت دوبین که یک نورست
که آفتاب شود روزوشب ستاره شود
ز خود برآی که جز عیسی مجرد نیست
تهمتنی که به رخش فلک سواره شود
توآن زمانه به نظرهاعزیز می گردی
که آتش تو چو یاقوت بی شراره شود
نمی توان به جگر داغ عشق پنهان کرد
کز آفتاب گریبان صبح پاره شود
بگیر دامن خورشید طلعتی صائب
که همچو صبح ترا زندگی دوباره شود
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم