🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۴۰۳۰ : کنون که ناخن تدبیر من شکسته دمید

(ثبت: 175322)

کنون که ناخن تدبیر من شکسته دمید

ز چشم آبله ام خار دسته دسته دمید

درین چمن که گلش خار در بغل دارد

خوشا کسی که چو بادام چشم بسته دمید

بغیر داغ که صد برگ گشت از ناخن

چه گل مرا دگر از طالع خجسته دمید

ز تنگ گیری این روزگار در عجبم

که صبح خنده چسان از دهان پسته دمید

چه فتنه ای تو که سنبل به آن دماغ بلند

ز شوق خدمت زلفت کمر نبسته دمید

چنان غبار کدورت گرفت عالم را

که صبح نور ز آیینه زنگ بسته دمید

نظر به لاله و گل چون سیه کنم صائب

مرا که سنبل آه از دل شکسته دمید

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا