🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۴۰۹۶ : تا دیده محو روی تو شد کامیاب شد

(ثبت: 175388)

تا دیده محو روی تو شد کامیاب شد

شبنم به آفتاب رسید آفتاب شد

حسن تو از دمیدن خط کامیاب شد

پیغمبر جمال تو صاحب کتاب شد

از شرم زلف وروی تو در ناف آهوان

صد بار مشک خون شد وخون مشک ناب شد

یک چشم خواب تلخ جهان در بساط داشت

آن هم نصیب دیده شور حباب شد

تا چهره تو در عرق شرم غوطه زد

هر آرزو که در دل من بود آب شد

آب حیات خضر گل آلود منت است

خوش وقت تشنه ای که دچار سراب شد

چون دید گل به دیده شبنم بقای عمر

در بوته گداز در آمد گلاب شد

از رفتن حباب چه پرواست بحر را

عشق ترا ازین چه که عالم خراب شد

صائب ز فیض جاذبه عشق عاقبت

با آفتاب ذره من همرکاب شد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا