🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اسماعیل علیخانی در مرا پاک بنوش
سلام و احسنت استادجان🌺
سلام مجدد تو که و به می تونن بلند حساب بشن اختیاراته و اشکالی هم ایجاد
سلام خوشا به سعادت شما بنده اخیرا توفیق نشده ۳۲ سال پیش ایشان رو از فاصله دیدم
سلام استادجان متشکرم🌺
حمید گیوه چیان در رخ
درود استاد جان سپاس بیکران وجودتان غرق نور و عشق خداوند شاد و سلامت باشید🙏🙏🙏
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26577
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146485
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
نازش کسی که بر پدر خویش می کند
سلب نجابت از گهرخویش می کند
از مستی غرور نبیند به پیش پا
طاوس تا نظر به پر خویش می کند
گوهر که هست مردمک دیده صدف
خاک از غبار دل به سر خویش می کند
از دیگری است هر چه گره می زنی برآن
کی تر صدف لب از گهر خویش می کند
در بر گریز بلبل رنگین خیال ما
سیر چمن به زیر پر خویش می کند
بر باد می رود ز سبکدستی خزان
چون غنچه هرکه جمع زر خویش می کند
ایمن ز زخم خار شود هر که همچوگل
روی گشاده را سپر خویش می کند
دست از هوس بشوی که شبنم ز برگ گل
بسترز پاکی نظر خویش می کند
از عاجزان بترس که از زخم پشه فیل
خاک سیه به فرق سر خویش می کند
ایمن بود هنروری از چشم شور خلق
کز عیب پرده هنر خویش می کند
دندانه می کند دم شمشیر برق را
خاری که دست را سپر خویش می کند
دنبال چشم هر که زند قطره چون حباب
سر در سر هوای سر خویش می کند
دستش اکر به دامن پیر مغان رسد
صائب علاج دردسر خویش می کند
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم