🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اسماعیل علیخانی در مرا پاک بنوش
سلام و احسنت استادجان🌺
سلام مجدد تو که و به می تونن بلند حساب بشن اختیاراته و اشکالی هم ایجاد
سلام خوشا به سعادت شما بنده اخیرا توفیق نشده ۳۲ سال پیش ایشان رو از فاصله دیدم
سلام استادجان متشکرم🌺
حمید گیوه چیان در رخ
درود استاد جان سپاس بیکران وجودتان غرق نور و عشق خداوند شاد و سلامت باشید🙏🙏🙏
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26577
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146485
خالش خبر ز سر دهانم نمی دهد
زان راز سر به مهر نشانم نمی دهد
شد بسته راه خیر به نوعی که آن دهن
یک بوسه آشکار ونهانم نمی دهد
هرچند شد ز حلقه خط پای در رکاب
زلفش همان به دست عنانم نمی دهد
چون خال سوخت تخم امید من وهنوز
لعل لبش به آب نشانم نمی دهد
با آن که عمر هاست پریشان اوست دل
شیرازه ای ز موی میانم نمی دهد
فریاد کز سیاه دلی خط عنبرین
راه سخن به کنج دهانم نمی دهد
دست از میان زلف تو کوته نمی کنم
تا از دل رمیده نشانم نمی دهد
در زیر لب مراست سخنهای آتشین
چون شمع اشک وآه امانم نمی دهد
دیگر چه واقع است که آن چشم خوابناک
در پرده رطلهای گرانم نمی دهد
هرچند چون قلم دلم از درد شد دو نیم
حرف شکایتی به زبانم نمی دهد
کی می کنم نظر به خرامش که همچو موج
بیطاقتی به آب روانم نمی دهد
صائب منم که کوه غم و درد روزگار
استادگی به طبع روانم نمی دهد
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم