🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سلام مجدد تو که و به می تونن بلند حساب بشن اختیاراته و اشکالی هم ایجاد
سلام خوشا به سعادت شما بنده اخیرا توفیق نشده ۳۲ سال پیش ایشان رو از فاصله دیدم
سلام استادجان متشکرم🌺
حمید گیوه چیان در رخ
درود استاد جان سپاس بیکران وجودتان غرق نور و عشق خداوند شاد و سلامت باشید🙏🙏🙏
حمید گیوه چیان در رخ
درود و سپاس از حضور سبزتان شاد و سلامت باشید.🙏🙏🙏
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26577
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146484
از نغمه پرده مطرب دستانسرا کشید
دام پری شکار به روی هوا کشد
هر جا که رفت داد گریبان به دست غم
از پای گل کسی که درین فصل پاکشید
سرو ترا ز سایه چکد آب زندگی
گر دید خضر هر که در این سایه واکشید
سیمای ما قلمرو نقش مراد شد
زان سیلی که عشق به رخسار ماکشید
در خنده ای که از ته دل نیست فیض نیست
بیهوده غنچه منت باد صبا کشید
در چشم بی نیازی ما کار میل کرد
گردون اگر به دیده ما توتیا کشید
آب حیات می خورد از چشمه سراب
تسلیم هر که رابه مقام رضاکشید
در آستین همت گردون جناب ماست
دستی که خط به صفحه بال هماکشید
آیینه اش ز زنگ کدورت نگشت صاف
چون خضر هر که منت آب بقا کشید
ما را به حرف آینه رویان درآورند
نتوان ز طوطیان به شکر حرف واکشید
صائب حلاوتی که من از فقر یافتم
ناز شکر توانی ز نی بوریا کشید
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم