🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۴۳۷۸ : گر غیر مرا از تو به نیرنگ برآورد

(ثبت: 175670)

گر غیر مرا از تو به نیرنگ برآورد

نتوان در دل را به گل وسنگ برآورد

خورشید نفس سوخته آمد به تماشا

تا آن رخ گلگون خط شبرنگ برآورد

از آتش رخسار تو داغی به جگر داشت

هر لاله که سر از جگر سنگ برآورد

با سینه آتش چه کند ناخن خاشاک

نتوان به خراش دل ما چنگ برآورد

از دل به زبان نامده گردید سخن سبز

در سینه من بس که نفس زنگ برآورد

با زور محبت چه کند سختی هجران

معشوقه خود کوهکن از سنگ برآورد

سیمای خزان بود گل روی سخن را

صائب ز دم گرم من این رنگ برآورد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا