🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
علی معصومی در دوباره بر می گردم
درودهای بیکران عالم محضر خداست هستی جای گنجایش او را ندارد که او محاط بر هستی است
اسماعیل علیخانی در پول میکاپ و کت و دامن و شلوار نداشت
درو بر شما🌺
متشکرم زنده باشید🌺
درود بر شما با آرزوی توفیق الهی 🌹🌹
مهدی سیدحسینی در با مردم بی درد ندانی که چه دردی ست؟!
درود استاد خراسانی بزرگوار زیبا و خاطره غم انگیزی بود روحشون قرین رحمت الهی سلامت
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26584
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146436
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
با تنگدلی از لب خندان چه گشاید
از خنده سوفار ز پیکان چه گشاید
تیغی است دو دم هر خوشیی کز ته دل نیست
چون پسته مرا از لب خندان چه گشاید
افزود ز صحرا گره خاطر مجنون
با پای فروبسته ز میدان چه گشاید
از خنده بیدرد نمکسود شود زخم
دلهای غمین را ز گلستان چه گشاید
از دیدن اوضاع جهان چشم فروپوش
جز تفرقه زین خواب پریشان چه گشاید
هرگز به گره وانتوان کرد گره را
پیداست که از جبهه دربان چه گشاید
با مردم عاقل چه کند باد بهاران
بی سلسله از سلسله جنبان چه گشاید
آن راهروی را که بود آبله در دل
از نیشتر خار مغیلان چه گشاید
بی رهبر بینا نرسد کار به انجام
از رشته بی سوزن باران چه گشاید
جز خیرگی دیده و جز اشک دمادم
از دیدن خورشید درخشان چه گشاید
آنجا که کشد خارسراز چاک گریبان
چون غنچه ز برچیدن دامان چه گشاید
چون تیغ برآرد زمیان برق جهانسوز
از ترکش پرتیرنیستان چه گشاید
زان زلف سیه شد شفقی چهره صائب
جز خون دل از شام غریبان چه گشاید
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم