🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اسماعیل علیخانی در پول میکاپ و کت و دامن و شلوار نداشت
درو بر شما🌺
متشکرم زنده باشید🌺
درود بر شما با آرزوی توفیق الهی 🌹🌹
مهدی سیدحسینی در با مردم بی درد ندانی که چه دردی ست؟!
درود استاد خراسانی بزرگوار زیبا و خاطره غم انگیزی بود روحشون قرین رحمت الهی سلامت
طارق خراسانی در ;کیجائون (دختران) شمه روز موارکا … (شعر مازندرانی با ترجمه فارسی)
سلام دوست شاعرم سحرگاه فرصتی شد تا به دفتر شما آمده و شعر زیبای
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26584
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146435
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
مباد روی تو از پرده حجاب بر آید
قیامت است چو از مغرب آفتاب بر آید
من آن زمان به فراغت بر آورم نفس از دل
که بوی سوختگی از دل کباب بر آید
اگر سخن ز کسادی نشد به خاک برابر
چرا بهم چو زنی گرد از کتاب بر آید
نسیم زلف ترا گر گذاربر ختن افتد
نفس گداخته از پوست مشک ناب بر آید
سیاهی از دل سالک رود به گوشه نشینی
ستاره از ته این ابر آفتاب بر آید
مگر برند به دوزخ مرا سوال نکرده
وگر نه کیست که از عهده جواب بر آید
که می تواند ازان روی دلفریب گذشتن
که از نظاره او عمر از شتاب بر آید
گشود پرده ز رخسار حشر صرصر آهم
نشد که روی تو بیرحم از نقاب بر آید
به جد وجهد توان راه عشق برد به پایان
اگر ز زلف به شبگیر پیچ وتاب بر آید
اگر فتد به غلط راه جغد در دل تنگم
نفس گداخته صائب ازین خراب بر آید
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم