🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۴۵۴۷ : ای زیاد لعل میگون تو کام جان لذیذ

(ثبت: 175839)

ای زیاد لعل میگون تو کام جان لذیذ

در فراقت در دل شبهای تار افغان لذیذ

گر چه در شیرینی و لذت مثل آمد نبات

حاش لله کان بود همچون لب جانان لذیذ

از در و دیوار جانان حسن می ریزد مدام

زان زلیخا را بود نظاره زندان لذیذ

بردن نام خدنگت کام جان شیرین کند

تیر مژگان ترااز بس بود پیکان لذیذ

گر چه آب تیغ او باشد گوارادر مذاق

لیک صائب راست آب خنجر مژگان لذیذ

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا