🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۴۷۰۵ : از انقلاب دهر نیفتم ز اعتبار

(ثبت: 175997)

از انقلاب دهر نیفتم ز اعتبار

گرد یتیمی گهرم، چون شوم غبار

چون سرو نیست بی ثمری بار خاطرم

کج می کنم نگه به درختان میوه دار

از مشرب وسیع، درآفاق گشته ام

با مهر، هم پیاله و با صبح، هم خمار

از روی گرم عشق فروزد چراغ من

آتش مرا به رقص درآرد سپندوار

کاه سبک عنان ز ملاقات کهربا

درعهد بی نیازی من می کند کنار

ما چون صدف به کد یمین آب می خوریم

از بحر نیستیم به یک قطره شرمسار

برهر زمین که سایه کند سبز می شود

از کلک من ترست ز بس سرو جویبار

صائب که مرغ خانگیش نسر طایرست

درراه جغد کی فکند دام انتظار؟

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا