🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
طارق خراسانی در ;کیجائون (دختران) شمه روز موارکا … (شعر مازندرانی با ترجمه فارسی)
سلام دوست شاعرم سحرگاه فرصتی شد تا به دفتر شما آمده و شعر زیبای
سلامودرود سپاس از مهر وجودتان در این صفحه در پناه خدا 🌹
اسماعیل علیخانی در مرا پاک بنوش
سلام و احسنت استادجان🌺
سلام مجدد تو که و به می تونن بلند حساب بشن اختیاراته و اشکالی هم ایجاد
سلام خوشا به سعادت شما بنده اخیرا توفیق نشده ۳۲ سال پیش ایشان رو از فاصله دیدم
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26577
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146487
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
بی صفا از خط نگردیده است رخسارش هنوز
می توان صد رنگ گلچیدن زگلزارش هنوز
در پر طوطی نهان شد گر چه تنگ شکرش
همچنان دل می برد در پرده گفتارش هنوز
خط ظالم گرچه یک گل درگلستانش نهشت
ریشه در دل می دواند خار دیوارش هنوز
گر چه نزدیک است پرهیز نگه را بشکند
می توان مرد از برای چشم بیمارش هنوز
تیغ ابرویش ز زنگ خط نگردیده است کند
کارها دارد به مردم چشم پرکارش هنوز
گر چه خط پشت سپاه زلف رابرهم شکست
در صف آرایی بود مژگان خونخوارش هنوز
مستی حسن از سرش خط گرچه بیرون برده است
می توان گل چیدن از آشفته دستارش هنوز
گر چه از خط حلقه های زلف بی پرگار شد
هست پابرجاچو مرکز خال طرارش هنوز
گر چه زلف کافرش را خط مسلمان کرده است
سبحه در دل صد گره دارد ز زنارش هنوز
بی طراوت گرچه از خط شد نهال قامتش
خانه پردازست چون سیلاب رفتارش هنوز
گرچه شست از دلربایی دست ،سروقامتش
هست چندین حلقه از قمری گرفتارش هنوز
ته بساطی گر چه از سامان حسنش مانده است
از هجوم مشتری گرم است بازارش هنوز
گوهرش هر چند درگردکسادی شد نهان
صائب بیدل بود از جان خریدارش هنوز
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم