🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۴۹۳۰ : همان یوسف که مصر آمد به تنگ ازبس خریدارش

(ثبت: 176222)

همان یوسف که مصر آمد به تنگ ازبس خریدارش

به پشت کار حسن اونیرزد روی بازارش

زبس آب صباحت صیقلی کرده است رویش را

نگه صد جای لغزد تا گلی چیند زرخسارش

چه خرم گلستانی، خوش بلند اقبال رویش را

که از مژگان بلبل آبی نوشد خار دیوارش

درین مزرع کدامین دانه امید افشانم ؟

که در خاک فراموشی نسازد سبز زنگارش

هر آن بلبل که بامن دعوی هم نالگی دارد

به خون او گواهی می دهد سرخی منقارش

چو از هند دوات آید برون طاوس کلک من

خورد صد مارپیچ رشک، کبک از طرز رفتارش

چو صائب این غزل رابربیاض دل رقم می زد

قلم رانیشکر می کرد شیرینی گفتارش

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا