🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۵۰۷۳ : تا بی نشان کشم نفسی بر هوای خویش

(ثبت: 176365)

تا بی نشان کشم نفسی بر هوای خویش

چون گردباد محو کنم نقش پای خویش

مستغنی از بهارم وآسوده ازخزان

در دشت ساده دل بی مدعای خویش

خلوتگهم ز بکر معانی است پرزحور

آماده است جنت من درسرای خویش

ازآب زندگی نکشم منت حیات

چون خضر،سبزم از سخن جانفزای خویش

رد و قبول خلق به یک سو نهاده ام

یکروی ویک جهت شده ام با خدای خویش

ساکن زآرمیدگی من بود زمین

گردون ز جا رود چو درآیم زجای خویش

صائب مرا به باغ وبهار احتیاج نیست

صد باغ دلگشاست مرا از نوای خویش

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا