🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۵۰۷۶ : سیراب درمحیط شدم ز آبروی خویش

(ثبت: 176368)

سیراب درمحیط شدم ز آبروی خویش

در پای خم زدست ندادم سبوی خویش

درحفظ آبرو ز گهر باش سخت تر

کاین آب رفته باز نیاید به جوی خویش

خاک مراد خلق شود آستانه اش

هرکس که بگذرد ز سر آرزوی خویش

از نوبهار عمر وفایی نیافتم

چون گل مگر گلاب کنم رنگ وبوی خویش

ازمهلت زمانه دون در کشاکشم

ترسم مرا سپهر برآرد به خوی خویش

دایم ز گفتگوی حق آزار می کشم

درمانده ام چون عنبر سارا به بوی خویش

صائب نشان به عالم خویشم نمی دهند

چندان که می کنم زکسان جستجوی خویش

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا