🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۵۰۸ : تا به حدی است لطافت رخ پرتابش را

(ثبت: 171799)

تا به حدی است لطافت رخ پرتابش را

که عرق داغ کند لاله سیرابش را

تا به دامان قیامت نشود چشمش خشک

یک نظر هر که ببیند گل سیرابش را

وحشت از صحبت مجنون نکند چشم غزال

می توان یافت گرفته است رگ خوابش را

گر فتد راه به دریای دلم طوفان را

حلقه گوش کند حلقه گردابش را

کعبه و بتکده بی جلوه مستانه یار

آسیایی است که انداخته اند آبش را

جوهر آن مژه صائب زره زیر قباست

این چنین ساده مبین تیغ سیه تابش را

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا