🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۵۰۹۲ : اگر چشم کافر فتد برلقایش

(ثبت: 176384)

اگر چشم کافر فتد برلقایش

نیاید به لب غیر نام خدایش

شود گریه شمع یاقوت احمر

به بزمی که افروزد از می لقایش

زمین گیر سازد تماشاییان را

چو در جلوه آید قد دلربایش

ز اندیشه آن تن نازپرور

چو فانوس دور استد از تن قبایش

ز عیسی چه بگشاید آن خسته ای را

که بیماری چشم باشد دوایش

برآرد سراز جیب دریای گوهر

دهد چون حباب آن که سر درهوایش

چو آسودگی خواهی ازآسمانی

که بی آب، گردان بود آسیایش

چنان کز کمان تیر صائب گریزد

ز خود می گریزد چنان آشنایش

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا