🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۵۱۷۸ : چه غم ازکار فرو بسته ما دارد عشق؟

(ثبت: 176470)

چه غم ازکار فرو بسته ما دارد عشق؟

چون فلک در دل خود آبله ها دارد عشق

نیست چون غنچه پیکان دل ماناخن گیر

ورنه چون صبح،دم عقده گشا دارد عشق

گر چه در پرده غیب است نهان خورشیدش

ذره ای چون فلک بی سرو پا دارد عشق

نیست هر آب و زمین قابل تخم شررش

در دل سوختگان نشو و نما دارد عشق

نه همین در دل ما بزم سلیمان چیده است

عالمی در دل هر مور جدا دارد عشق

دامن خاک نگارین شود از جولانش

گرچه از خون جگر پابه حنا دارد عشق

شاخ و برگش بود از عالم امکان بیرون

ریشه هر چند در اندیشه ما دارد عشق

چون فلک دایره بینش خودساز وسیع

تا بدانی که چه مقدار صفا دارد عشق

آسمان موج سرابی است درآن دامن دشت

که من سوخته راآبله پا دارد عشق

چشم خفاش ز خورشید چه بیند صائب

عقل بیچاره چه داند که چها دارد عشق

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا