🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۵۱۹۰ : نقش و نگار مار بود سرنوشت خلق

(ثبت: 176482)

نقش و نگار مار بود سرنوشت خلق

با زهر کرده اند همانا سرشت خلق

هر خوشه صد زبان ملامت کشیده است

زنهار چشم رزق نداری ز کشت خلق

از بهر نان در آتش حرصند روز و شب

بود از گل تنور همانا سرشت خلق

مردم ز بیم آتش دوزخ درآتشند

مارا خدا پناه دهد از بهشت خلق

سوزن به دل ز رشته مریم شکسته ام

برزخم من چه بخیه زند دست رشت خلق؟

چون غنچه بالشم سر زانوی وحدت است

در زیر سنگ نیست سر من زخشت خلق

با صد چراغ می طلبم عیب خویش را

کو فرصتی که فرق کنم خوب وزشت خلق؟

در تنگنای بیضه عنقا گریخته است

صائب ز بس رمیده از اطوار زشت خلق

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا