🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اسماعیل علیخانی در مرا پاک بنوش
سلام و احسنت استادجان🌺
سلام مجدد تو که و به می تونن بلند حساب بشن اختیاراته و اشکالی هم ایجاد
سلام خوشا به سعادت شما بنده اخیرا توفیق نشده ۳۲ سال پیش ایشان رو از فاصله دیدم
سلام استادجان متشکرم🌺
حمید گیوه چیان در رخ
درود استاد جان سپاس بیکران وجودتان غرق نور و عشق خداوند شاد و سلامت باشید🙏🙏🙏
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26577
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146485
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
به دامن می دود اشکم گریبان می درد هوشم
نمی دانم چه می گوید نسیم صبح در گوشم
هنوز از طعن خامی نیش می خوردم ز زنبوران
که بر می داشت از جا سقف این میخانه را جوشم
من آن بحر گهرخیزم بساط آفرینش را
که گوهر می شود سیماب اگر ریزند در گوشم
به اندک روزگاری بادبان کشتی می شد
ز لطف ساقیان سجاده تزویر بر دوشم
از آن روزی که بر بالای او آغوش وا کردم
دگر نامد بهم چون قبله از خمیازه آغوشم
ز هوش خود در آزارم نوایی آرزو دارم
که نتواند عنان خود گرفتن محمل هوشم
به کار دیگران کن ساقی این جام صبوحی را
که تا فردای محشر من خراب صحبت دوشم
تو دست از خود نمایی بر مدارای خصم بیجوهر
که من در جوهر خود همچو آب تیغ خس پوشم
ز چشمش مستی دنباله داری قسمت من شد
که شد نومید صبح محشر از بیداری هوشم
کنار مادر ایام را آن طفل بدخویم
که نتواند به کام هر دو عالم کرد خاموشم
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم