🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
طارق خراسانی در ;کیجائون (دختران) شمه روز موارکا … (شعر مازندرانی با ترجمه فارسی)
سلام دوست شاعرم سحرگاه فرصتی شد تا به دفتر شما آمده و شعر زیبای
سلامودرود سپاس از مهر وجودتان در این صفحه در پناه خدا 🌹
اسماعیل علیخانی در مرا پاک بنوش
سلام و احسنت استادجان🌺
سلام مجدد تو که و به می تونن بلند حساب بشن اختیاراته و اشکالی هم ایجاد
سلام خوشا به سعادت شما بنده اخیرا توفیق نشده ۳۲ سال پیش ایشان رو از فاصله دیدم
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26575
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146431
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
سیل را گنج شمارد دل ویرانه ما
برق را تنگ در آغوش کشد دانه ما
از دل و چشم بود شیشه و پیمانه ما
نه فلک موج حبابی است ز میخانه ما
دو جهان در نظر ما دو صف مژگان است
نور حل کرده بود باده میخانه ما
شکوه در مشرب ما سوخته جانان کفرست
شمع داغ است ز خاموشی پروانه ما
زیر شمشیر حوادث مژه بر هم نزنیم
بر رخ سیل گشاده است در خانه ما
مهره گل پی بازیچه اطفال خوش است
دل صد پاره بود سبحه صد دانه ما
روزگاری است که در دیر مغان می ریزد
آب بر دست سبو، گریه مستانه ما
نسبت سیل به این خانه و مهتاب یکی است
دشمن از دوست نداند دل دیوانه ما
عیش در کلبه ما بی سرو پایان فرش است
می رود رو به قفا سیل ز ویرانه ما
گردبادی شود و دامن صحرا گیرد
گر به دیوار فتد سایه دیوانه ما
تیره روزیم ولی شب همه شب می سوزد
شمع کافوری مهتاب به ویرانه ما
پرده گوش اگر بال سمندر گردد
تب کند از اثر گرمی افسانه ما
روی در دامن صحرای جنون آورده است
کعبه از حسن خداداد صنمخانه ما
نیست در عالم انصاف عزیزی صائب
آشنایی که شود معنی بیگانه ما
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم