🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سلام استادجان متشکرم🌺
حمید گیوه چیان در رخ
درود استاد جان سپاس بیکران وجودتان غرق نور و عشق خداوند شاد و سلامت باشید🙏🙏🙏
حمید گیوه چیان در رخ
درود و سپاس از حضور سبزتان شاد و سلامت باشید.🙏🙏🙏
طارق خراسانی در قتل های زنجیره ای
سلام ودرود زیباست 🌹
سلامودرود سپاس استاد🌹
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26577
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146482
امشب که داغ بر دل افگار سوختم
گویا چراغ بر سر بیمار سوختم
جز عشق هر چه بود همه دام راه بود
تسبیح پاره کردم و ز تار سوختم
جنس مرا به تاجر کنعان چه نسبت است؟
صد بار من ز گرمی بازار سوختم
در بزم آفتاب چه حال است ذره را
من در پناه سایه دیوار سوختم
صیقل به داد آینه من نمی رسد
آهی کشیده پرده زنگار سوختم
خورشید تیره روزتر از خون مرده بود
روزی که من ز شعله دیدار سوختم
گرد کدورت از دل من آه بر نداشت
صد حیف ازان نفس که درین کار سوختم
صائب به حرف وصوت نشد فکر من بلند
من چون سپند بر سر این کار سوختم
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم