🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۵۹۲۶ : مستانه سر شیشه می باز گشودیم

(ثبت: 177218)

مستانه سر شیشه می باز گشودیم

دیگر در صد میکده راز گشودیم

هر بند طلسمی که در آن زلف درازست

چون شانه به سرپنجه اعجاز گشودیم

بی ظرفی ما باعث رسوایی ما شد

تا راه سخن بر لب غماز گشودیم

بر سینه ما ناخن شهباز فرو ریخت

تا بال به خمیازه پرواز گشودیم

صائب قلم ما نشود چون علم فتح؟

ما مهر نهانخانه اعجاز گشودیم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا