🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۵۹۶۱ : چه عجب اگر نسوزد دل کس به آه سردم

(ثبت: 177253)

چه عجب اگر نسوزد دل کس به آه سردم

نرسیده ام به دردی که کسی رسد به دردم

به نظر ازان عزیزم به بها ازان گرانم

که به هیچ دل چو گوهر ننشسته است گردم

من و بی حجاب گشتن، چه خیال باطل است این؟

که اگر به دل درآیی تو به گرد دل نگردم

به سیاه روزی من دل سنگ خاره سوزد

که نشد چو سبزه خط ز لب تو آبخوردم

گلی از لباس رنگین نشکفت برعذارم

جگری است پاره پاره چو هدف ز سرخ و زردم

نتوان فشاند دامن ز غبار هستی من

که گران رکاب باشد چو خط

نه چنان ربود فکرم ز میان اهل عالم

که توان رسید صائب به خیال دور گردم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا