🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
طارق خراسانی در ;کیجائون (دختران) شمه روز موارکا … (شعر مازندرانی با ترجمه فارسی)
سلام دوست شاعرم سحرگاه فرصتی شد تا به دفتر شما آمده و شعر زیبای
سلامودرود سپاس از مهر وجودتان در این صفحه در پناه خدا 🌹
اسماعیل علیخانی در مرا پاک بنوش
سلام و احسنت استادجان🌺
سلام مجدد تو که و به می تونن بلند حساب بشن اختیاراته و اشکالی هم ایجاد
سلام خوشا به سعادت شما بنده اخیرا توفیق نشده ۳۲ سال پیش ایشان رو از فاصله دیدم
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26577
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146487
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
چون قلم آن را که در سر هست سودای سخن
سر نمی پیچد به زخم تیغ از پای سخن
از سخن ارض و سما تشریف هستی یافته است
هیچ دست از آفرینش نیست بالای سخن
می شود خلخال ساق عرش از هر حلقه ای
نارسایی نیست در زلف دلارای سخن
از قلم چون دست بردارم، که در هر جلوه ای
بیت معموری کند ایجاد ز انشای سخن
می کند روشن سواد مردم از نقش قدم
می گذارد هر که سر چون خامه بر پای سخن
هستی ده روزه را عمر مؤبد می کند
همچو آب روح بخش خضر، صهبای سخن
دیده ها را چون جواهر سرمه روشن می کند
گر به ظاهر تیره افتاده است سیمای سخن
از سیاهی قسمت خضرست آب زندگی
از هزاران کس یکی گردد شناسای سخن
از گهر رزق حباب پوچ آه حسرت است
نیست کار هر سبکسر غور دریای سخن
صورت دیوار باشد در جهان آب و گل
نیست هر کس را که در تن جان گویای سخن
پیش هر نادان دهن مگشا که جز فهم رسا
راست ناید هیچ تشریفی به بالای سخن
طوطیان را زنگ در منقار خواهد بست حرف
گر چنین عالم تهی گردد ز جویای سخن
شکوه ما زان لب شکرفشان بیجا نبود
در دهان تنگ او می بود اگر جای سخن!
صائب از قحط سخن سنجان خموشم، ورنه من
چون قلم دارم ید طولی در احیای سخن
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم