🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۶۱۱۲ : آه مظلوم است در بالا دوی ادراک من

(ثبت: 177404)

آه مظلوم است در بالا دوی ادراک من

از زبردستی به ساق عرش پیچد تاک من

کیست دیگر تا تواند دست با من کوفتن؟

کآسمان باآن زبردستی بود در خاک من

نیست چین نارسایی در کمند فکرتم

هست گیراتر ز چشم آهوان فتراک من

چون پر پروانه سوزد پرده افلاک را

گر نفس در دل ندزدد شعله ادراک من

اشک نیسان چون صدف گوهر شود در سینه ام

وقت تخمی خوش که افتد در زمین پاک من

جوهر ذاتی نمی گرداند از شمشیر روی

می زند سرپنجه با دریا خس و خاشاک من

شمع عالمسوز را انگشت زنهاری کند

چون به محفل رو نهد پروانه بی باک من

سیر چشمان را نظر بر جامه پوشیده نیست

ورنه بوی پیرهن باشد گریبان چاک من

می شود صائب ز سوز سینه ام عالم فروز

گر چراغ کشته ای آرد کسی بر خاک من

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا