🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۶۱۶۷ : گلگل از می روی آتشناک جانان را ببین

(ثبت: 177459)

گلگل از می روی آتشناک جانان را ببین

گلفشانی را تماشا کن، چراغان را ببین

ای که می گویی چرا بی دین و دل گردیده ای

چشم های کافر آن نامسلمان را ببین

میوه فردوس را تاب نگاه گرم نیست

از نظر پوشیده آن سیب زنخدان را ببین

سرسری چون آب ازین بستانسرا نتوان گذشت

پای در دامن کش آن سرو خرامان را ببین

بی ثبات پا، گل از نظاره چیدن مشکل است

خار دیوار گلستان شو، گلستان را ببین

پیش دست و تیغ او سر بر خط تسلیم نه

آنگه از زخم نمایان مد احسان را ببین

ای که می گویی به گل خورشید را نتوان نهفت

روی گردآلود آن خورشید تابان را ببین

عشق چون پاک از غرض گردد کمند الفت است

گرد مجنون جمع این وحشی غزالان را ببین

خاکساری می دهد گردنکشان را خاکمال

گوی شو، سر پیش پا افکنده چوگان را ببین

موشکافی بی حضور قلب صائب مشکل است

جمع کن خود را و آن زلف پریشان را ببین

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا